عزاداری

در اراک چهار صورت دارد به قرار زیر:

– روضه‌خوانى

در روز اول محرم تمام مساجد و تکابا را با پرچم‌ها و علم‌ها و پارچه‌هائى به نام محتشم (پارچه‌هائى به عرض نیم‌متر و به طول‌هاى مختلف از ۳ تا ۱۰ متر که روى آن از اشعار محتشم کاشى در مورد عزادارى اما حسین نوشته شده) تزئین مى‌کنند و از شب دوم محرم از سرشب تا ساعت (۱۲) نیمه‌شب مشغول روضه‌خوانى و عزادارى مى‌شوند.

– عزدارى به‌وسیلهٔ دستجات

در شهر اراک قریب سى هیئت سینه‌زنى و زنجیرزنان و سفائى وجود دارد که اکثراً داراى تشکیلات منظم و مرتبى هستند. این هیئت‌ها در روزهاى عزا و اعیاد سال مجتمع شده و در کوچه‌ها و خیابان‌ها به راه افتاد، و در مساجد و تکابا به عزادارى مى‌پردازند.

– تعزیه‌خوانى سیار

چون این نوع عزادارى و تعزیه‌خوانى شاید به نوبه خود به این شکل که در اراک اجراء مى‌شود در تمام ایران بى‌نظیر باشد.

– شکل تعزیه

تعزیه‌خوانى در اراک به‌صورت سیار بوده و از زمانى‌که شهر ساخته شده، شهر بیش از دو محله نداشته است و هرکدام از محله‌ها دستگاهى (مجموعه عزاداریان و وسایل و تجهیزات) مخصوص به‌خود داشته که پس از اختلافات و نزاع‌ها، عاقبت با قرار معینى از اول بازار وارد شده و در حین نوحه‌سرائى و نمایش جریان کامل کربلا تا به آخر بازار مى‌روند. و در آخر بازار ختم دستگاه مى‌باشد.

– طبقات شرکت‌کننده

اکثر افرادى که در دستگاه (تعزیه سیار) نقشى را ایفاء مى‌کنند از گروه‌هاى کارگر، پیشه‌ور، کشاورز و از طبقات کم‌درآمد هستند و عده‌اى را هم از دهات جهت نوحه‌سرائى اجیر کرده، عده‌اى از پیرمردان و جوانان از قشرهاى بازارى و پیشه‌وران در این مراسم شرکت دارند و از طبقات تحصیل‌کرده کمتر شرکت مى‌نمایند.

– محل تعزیه

از قدیم‌الایام از اول بازار تا آخر بازار بوده است به این شکل که دستگاه محله قلعه که صبح‌ها به بازار مى‌رود، پس از آنکه تجهیزات از منازل و مسجد جمع‌شده . کسى‌که نقش رهبرى و هدایت را دارد وسایل شبیه‌خوانان موافق و مخالف را روى اصل منطقى به ترتیب دنبال هم قرار مى‌دهد و وارد بازار مى‌شوند به‌طورى که پیمودن فاصله یک کیلومتر گاهى ۳ ساعت به‌طول مى‌انجامید. دستگاه محله حصار که بعدازظهرها به بازار مى‌روند به همان ترتیب پس از منظم شدن وارد بازار مى‌شوند.

– لباس عزاداران و تعزیه‌خوانان

چون در تعزیه، شبیه و جریان کربلا را روى صحنه مى‌آورند لذا لباس‌هاى زنان و مردان عربى بوده و لباس‌هاى جنگى زمان قدیم از قبیل زره و کلاه‌خود و غیره به کنار مى‌بنرد. بدین ترتیب اشخاصى که نقش مخالفین امام حین را ایفاء مى‌کنند لباس‌هاى جنگى و قرمز‌رنگ مى‌پوشند و مردانى که نقش امام حسین و یاران او را انجام مى‌دهند لباس‌هاى سبزرنگ به سبک عربى به‌تن مى‌کنند مردانى که نقش زنان را دارند، لباس زنانه مى‌پوشند.

– مرثیه و نوحه

تمام گفت و شنودها به‌وسیلهٔ شعر و بحر طویل گفته مى‌شود که اکثراً از شعراى دوره صفویه مانند محتشم و یره است.

– آلات و اسباب تعزیه

۱. پرچم ۲. علم ۳. کتل‌ (اسبى که آن‌را به‌وسیلهٔ پارچه‌هاى قیمتى و گاهى طلاآلات زینت مى‌کنند) ۴. چهل‌چراغ ۵. علامت ۶. عمارى ۷. نخل ۸. طبق ۹. خیمه ۱۰. نعش ۱۱. تنور.

– آلات موسیقى

نقاره، طبل، دهل، شیپور، سنج، فلوت، قره‌نی، نی، سرنا.

– تعزیه‌خوانى ثابت

اینگونه تعزیه بیشتر در روستاها انجام مى‌گیرد در شهر اراک نیز پس از دههٔ اول محرم و در ماه صفر در بعضى مساجد و برخى منازل تعزیه به‌صورت ثابت برپا مى‌شود. از ویژگى‌هاى این نوع تعزیه در اراک این است که منحصراً در شب انجام مى‌شود. در هر محل گروهى از تعزیه‌خوانان و تعزیه‌داران بیشتر در حیاط منزل‌ها از ساعت ۸ شب تعزیه را برپا مى‌دارند.

 

یک دیدگاه در “عزاداری”

  1. بسم اللّه الأعرف
    پدیده شناسی عزاداری حسینی
    ۱-قبل از ھر چیزی چند مسئله بنیادی و اصولی طرح می کنیم : ١- آیا شهادت و کشته شدن در راه خدا و برای اِحیای دین او و نبرد بر علیه ستم و فساد و پلیدی ، یک امر حقی است یا نا حق؟
    آیا شهادت در معرفت دینی و اسلامی ما نشان پیروزی شهید است یا شکست او در زندگی ؟
    اگر شهادت بر حق است و نشان پیروزی شهید است و رضای خدا ، پس آیا در قبال پیروزی و رضای خداوند باید شاد بود وشاکر و جشن گرفت یا به عزا نشست وتاسف خورد ؟
    آیا سوگورای و سینه کوبیدن واشک ریختن نشان شادی و تصدیق واقعه است یا نشان ناراحتی و حسرت و انکار آن واقعه ؟
    ۲-البته گریه و تأثر ناشی از دل تنگی حاصل از دست دادن عزیزان که به تازه گی از دنیا رفته اند امری طبیعی است قابل سرزنش نیست هرچند که صبر و بلکه شادی حاصل از مرگ عزیزان مؤمن خالص و خداشناس بخصوص درمرگ عزیزی مؤمن که بی شک در بهشت خداست ،امری بر حق تر و مومنانه تر وخداپسندانه تر است همانطور که خداوند در کتابش می فرماید که اگر خدا را دوست داشته باشید از مرگ نمی ترسید و بلکه بسیار مشتاق آن ھستید .
    ۳–بی شک عزاداری شیعیان برای واقعه کربلا ناشی از دل تنگی و دوری از امام حسین ع و یارانش هم نمی تواند باشد که توجیه پذیر باشد .
    ۴-پس به این ترتیب مذکورعزاداری حسینی به صورت شیوَن و ناله و خود زنی و زنجیر و قمه زدن به خویش ھیچ معنا و تصدیق معرفتی و دینی و اعتقادی و قرآنی و اخلاقی نمی تواند داشته باشد .آیا نه این اینست ؟
    ۵-روح حاکم بر مراسم عزاداری حسینی و نوحه ها و مو عظه های مخصوص محرم تماماً و عمداً نشان دادن حقارت و بدبختی وفلاکت و زجر و تراژدی و فاجعه این واقعه درباه حسین اوست وتحریک دلسوزی و ایجاد رقت و ترحم دربارۀ واقعه ای که نمی بایست رخ می داد .
    ۶-آیا ذرّه ای نشان عظمت و الوھیّت و قداست و پیروزی و شکوه و غلبه حق بر باطل در نوحه ها ومراسم سوگواری حسینی ھرگز دیده و احساس یا شنیده می شود ؟ ھرگز !
    ۷-اشتباه بودن و بلکه کاملاً نادرست بودن واقعه کربلا آن بخشی که مربوط به حسین ع و یاران اوست در کل مراسم سوگواری حسینی، فریاد می زند و گویی
    پیام این مراسم ای نست که : ای شیعیان مبادا که هرگز چنین بلائی بر سر شما هم بیاید. مبادا کاری را که حسین ع ویارانش کردندد و بلائی را که بدست خود بر سر خود آوردند ، شما تکرار کنید .
    ۸-و سؤال دیگر این است : همه امامان ما کشته شدند و بسیار فجیع و بلکه فجیع تر هم کشته شدند و تنهاتر و بیکس تر کشته شدند . امام حسین از همه امامان ما مریدان وعاشقان بیشتری داشت . پس چرا برای ھیچ امام دیگری چنین مراسم عزائی برگزار نمی شود ؟
    ۹-ویژه گی شهادت امام حسین ع چیست که مستلزم این عزاداری ویژه است ؟ آیا به خاطر تعداد زیادی که یکجا به ھمراه امام شهید شدند ؟
    حدود ھفتاد تن از مریدان امام صادق ھم یک روز در مسجد مدینه سربربریده شدند . مشابه چنین حوادثی در عصر امام سجاد و امام ھادی ھم رخ نمود .
    ۱۰٠ -تفاوت شهادت امام حسین از سایر امامان فقط و فقط به دلیل کشته شدنش در میدان جنگ بود و همین. ولابد جهت کسب خلافت و حکومت ؟
    ۱۱١ -پس به راستی انگیزه و معنای مراسم عزاداری حسین چیست ؟
    ۱۲-می دانیم که نخستین مراسم عزاداری برای واقعه کربلا در مسجد شام و با حضور یزید و به امر او تدارک دیده شد و سپس کوفیان خائن در کوفه این مراسم را تقلید کردند .این امررا امام حسین پیش بینی کرده بود. پس از واقعه کربلا به دستور یزید عزاداری کنند تا مردم از خود انتقام بگیرند ،نه از دستگاه خلافت یزید و می دانیم که عمربن عبد العزیز ازخلفای اموی در مراسم سوگورای حسین بسیار افراط می کرد خودش سینه و زنجیر می زد. همانطور که رضا شاه گِل به سر می مالید و هارون الرشید غش می کرد و شاه عباس قمه می زد.
    ۱۳-واما می ماند دریایی از احادیثی که به امامان و مخصوصا امام صادق نسبت داده می شود درباره ثوابهای بی کران گریستن بر امام حسین. که البته این احادیث را بگذارید پهلوی احادیثی که نمونه هایش را در رساله ی((پدیده شناسی خرافه)) آوردیم. مثل دعاهای رفع دل درد و دندان درد و پولدار شدن و به بهشت رفتن و گنج پیدا کردن و امثالهم. ((درجهان اسلام و مخصوصاً تشیع بایستی علت دیگری را برای پیدایش خرافات نام برد و آن وجود دریایی ازاحادیث جعلی و مالیخولیایی منسوب به رسول و امامان است که دردستگاه اموی و بنی عباس بواسطه ملایان دربار ساخته و پراکنده شده است و متاسفانه تا به امروز در متون کتابهای احادیث وجود دارد و تدریس می شود .
    نمونه ای از این نوع احادیث مالیخولیایی که خلاف عقل وسنت وکتاب وعترت است که به پیامبر و امامان نسبت داده شده است و منبع عصلی بخش عظیمی از خرافات در فرهنگ ماست توجه کنید:
    امام صادق (ع) : اگر کسی را مرض بی علتّی پیداشود و سورۀ معارج را یک هفته هر روز
    هفت بار بر ظرف آبی بخواند و از آب آن ظرف هر روز صبح نااشتها سه جرعه بنوشد آن مرض شفا یابد .))
    آدمی کافی است که این احادیث را عمل کند تا به دروغ بودنش یقین یابد .
    علاوه براین احادیث مذکور راه و روش اِشاعه و تبلیغ همه نوع جرم و جنایت و گناه نیز ھست زیرا با قطره اَشکی برامام حسین و یا دعایی آتش دوزخ برآدمی حرام می شود و بلکه بهشت واجب می آید .
    باکدام عقلی می توان کتابی را بجای خواندن و فکرکردن وفهمیدن،پخت وخورد و مالید و پاشید و بر در و دیوار نوشت تا بیمه کند. پس بدان که عقل کاملا تعطیل شده است یعنی درب رحمت بسته است براین امتی که با کتابش چنین معامله ای کرده اند. پس اینک دریاب حق اینهمه آتش و عذابی که در جهان اسلام می بارد و روز افزون است و براستی همه دربهای جهنم گشوده شده است و مسلمانان بدست خود خانه های خود را بر سر خود خراب می کنند بواسطه جنگهای فرقه ای و قبیله ای و تکفیری!
    ۱۴-تنها و تنها سوگواری وخودزنی اهالی کوفه که به امام خیانت کردند می تواند دارای معنا و مفهومی معقول باشد ولاغیر به معنای انتقام گرفتن از خود.
    ۱۵-حال اگر سورچرانیهای حیرت آور ایام محرم را هم در کنار سوگواری های حیرت آورش قراردهیم مسئله بغرنج تر و صدبرابر نامفهوم تر می شود.
    ١۶ -و نیز یک سؤال : چراهرگز دیده نشده که علماء و روحانیون و مراجع شیعه در این مراسم سینه زنی و زنجیرزنی و قمه زنی عملا شرکت کنند؟
    البته سینه زنی نمایشی که با دست سینه خود را نوازش و لمس می کنند را سینه زنی نمی توان خواند. آیا این مراسم و عملیات فقط برای عوام و جاهلان وکافران و مشرکین و گناه کاران است تا با خودزنی اندکی گناه خود را سبکتر کنند و تخلیه شوند تابعد با خیال راحتتری بتوانند به زندگی جاهلانه و فاسقانه خود ادامه دهند؟
    زیرا به تجربه همه ما میدانیم که از قدیم تا کنون بسیاری از فعالان و گردانندگان این مراسم جماعت اراذل و اوباش و لاط ها و عرق خورها و … بوده اند.
    که البته ظاهرا کار مفیدی هم هست که لااقل یکی دو روزی از فسق فجور دست می کشند و توبه می کنند . ولی منظور ما فلسفه وجودی این مراسم است .
    ۱۷-یک تحلیل سیاسی – انقلابی هم ین مراسم را زمینه بیداری،عدالت خواهی وظلم ستیزی در جامعه می داند. سئوال ما اینست که مثلا در انقلاب خودمان چند تا از این زنجیرزنها در زندانهای سیاسی دیده شده اند که برای عدالت نبرد کرده باشند؟ آیا این همه انقلابات بزرگ در سراسر جهان از مراسم عزاداری قدیسین برخاسته بود؟
    ۱۸-اصولاً کسی که خود زنی می کند تخلیه شده است و دیگر بر دشمن تیغ نمی کشد. واین یک قاعدۀ روانشناختی و تربیتی است . اصولاً کسی که بر سر خودش میزند برسر دشمن نمی زند. این تبدیل غزا به عزا است بعلاوه غذا . که امروزه به این غذای عزا ، موسیقی و رقص (حرکات موزون ( هم اضافه شده است . از آنجا که آخر الزمان عرصه برون افکنی وظهورباطن انسان است این مراسم مستمراً آشکارو آشکارتر می شود و رسوا و رسواتر.
    ۱۹ -اگربگوییم آنھایی که واقعاً واز ته دل در این مراسم گریه می کنند واقعاً به حال خودگریه می کنند وغم وغصه و داغ و فراق و افسرده گیھای یکسالۀ خود را برون افکنی می کنند به بهانه حسین . و این تنھا و تنھا خاصیّت مفید و با ارزش این مراسم بعنوان یک حرکت اجتماعی جھت به داشت روانی است و برون افکنی استرس ھا و افسرده گی و غصه ھای تل انبار شده در عرض یک سال . که البته از منظر تحلیل سیاسی – انقلابی امری مضراست زیرا انرژی عدالت جوئی را تخلیه می کند و انگیزه ظلم ستیزی از بین می رود .
    ۲۰-می دانیم که به لحاظ تاریخی این هنر امام حسین کشی به شیوه های نو به نو و شقاوت هر چه بیشتر و فزاینده با این نوع نوحه ھا اساساً ازعصر صفوی آغاز شد که شاھان سنّی مذھب بودند که یکشبه خواب نماشده و شیعه آتشین شدند و با شمشیر و توپ کل مردم آذربایجان را یک روزه شیعه ساختند و نخستین شیره کش خانه ها و ف اح ش ه خانه را در تاریخ اسلام رسما بنا نهادند و دست آخر سلطنت را به افعانها هدیه کردند ودوباره به خانقاه اجدادی خود بازگشتند.
    ٢١ -ریشه تاریخی دیگری ازصورت ظاھری این مراسم مربوط به مسیحیت است که برخاسته از مراسم عزاداری برای مسیح می باشد که تا امروز ھم نشانه صلیب را می تواندر شکل علم و کتل هابه وضوح درک کرد که آن مراسم ھم در امپراطوری روم و به فرمان امپراطوری که تازه مسیحی شده بودبه راه افتاد که البته پس پرده این تئاتر را ملایان بنی اسرائیل کارگردانی می کردند و علاوه بر این تئاتر در روم و یونان باستان تاریخی بس کهن داشته است که مشابه ھمان در تعزیه ها وتئاترهای مراسم عزاداری محرم دیده می شود که به مرور زمان تحول یافته است .
    ٢٢ -و ا مّا یک سؤال دیگر به لحاظ عاطفی :
    اگرخدای ناکرده اعضای خانواده شما در یک فاجعه مثل تصادف اتومبیل تکه پاره شده باشند و یک نفر از آشنایان در مراسم ختم و چھل و سال و سالگرد بیاید و صحنه دلخراش مرگ خانواده شما را لحظه به لحظه توصیف کند و در هر مراسم این مرگ را درمقابل چشمان شما زنده کند آیا شما خوشتان خواھد آمد ؟ آیا می توانید تحمل کنید ؟
    آیا آن فرد نوحه خوان را دشمن خودتان تلقی نخواهید کرد که به طور وارونه و موذیانه ای قصد آزار و توهین و شکنجه روانی شما را دارد و نیز قصد اهانت به آن اموات را ؟
    آیا آن فرد نوحه خوان را از مراسم بیرون نخواهید انداخت و او را خصم خود تلقی نخواهید کرد؟

    پس خود حدیث مفصل بخوان از این ماجرا . آدم چگونه می تواند کسی را که دوست دارد ھر ساله مرگ فجیع او را در مقابل خود زنده و تئاتری اجرا نماید ؟ اصلاً این چه معنایی می تواند داشته باشد الا یک جنون و مالیخولیا ! آیا نه اینست ؟
    ٢٣ -صدھا سال است که ھر سال لااقل دو روز برای حسین و یاران و خاندانش مراسم سوگواری برگزار می کنیم ولی از زندگی و شخصیت و شرایط اجتماعی و سیاسی واقتصادی او وخاندان و یاران و مسلمانان ما از اجساد تکه پاره شده حسین وخاندان ویارانش در ظهر عاشورا چه می خواهیم. چقدر لذت می بریم از این صحنه !آیا نه اینست؟
    ٢۴ -امام حسین را مبدّل به بدبخت ترین و ذلیل ترین موجود تاریخ بشر نموده ایم وبراین همه ذلت و خفت او می گرییم. این مکتب ذلّت پرستی است نه حق پرستی !
    به امید آن روز که ظھرعاشورا همه شیعیان به یکدیگر تبریک بگویند از اینکه رهبری دارند که کل هستی و خاندانش را یکجا برای ظھورجمال خدا قربانی کرد.
    به امیدروزی که ما هم بتوانیم آن جمال جمیلی که زینب دید و خود را خوشبخت ترین انسان روی زمین نامید را کمی فهم کنیم و در این باب بیندیشیم.
    کربلا،عروسی خون خداست و حجله گاه انسان-الله است. این را دریابیم.
    منبع: از کتاب شیعه شناسی ص ۳۱-۳۳ ،اثرعارف واصل معاصر استادعلی اکبرخانجانی
    برای دانلود کتاب برروی لینک زیر کلیک کنید:
    http://dl.ketabkhane-erfani.com/download/ketabha/shie%20shenasi.zip

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.