. اراک نام گیاهی است از تیره اراکیها که فقط شامل یک گونه است.برگهایش کمی متقابل و گوشتالوست.گلهایش سفید رنگ به شکل خوشه بوده و میوه اش زرد رنگ دارای هسته است وخواص دارویی دارد.از برگهای این درخت اشترانی تغذیه میکندواز ریشه آن در گذشته مسواک تهیه می شده است.این کلمه ۱۰۰درصد فارسی است و برگرفته از زبان پهلوی است.ریشه آن اراکوه ایست که به اریکه تغییر یافته است و کلمه الارایکه که جمع مکسر آن ارائک است ۵ مرتبه در قرآن به کار رفته است.
واژه اراک به معانی ، تخت پادشاهی _ پایتخت _ باغستان _ نخلستان ، شهرستان ، باغ و بارگاه اورده اند ، پروفسور هرتسفلد آلمانی ً اراک ً را بشکل فارسی کلمه ً عراق ً و به معنی سرزمین هموار دانسته است . حبیبالله نوبخت، مولف کتاب دیوان دین، ذیل واژهی ارائک مینویسد:
«ارائک جمع اریکه است و اریکه معرب است از کلمهی اراکه و اراک به فتح کاف در
فارسی به معنی تخت پادشاهی است در مرتبهی اول، و به معنای پایتخت است.
در مرتبهی دوم به معنای استانی است که پایتخت پادشاهان در اوست در مرتبهی
سوم.»
مگر اینکه عربها این کلمه را در معنای سوم به گونهی عراق تعریب کرده و اصمعی که نام عراق را در پارسی دانسته و به معنای باغستان و نخلستان گرفته است.
جغرافینگاران ایرانی و عرب از سدهی ۲ه.ق به بعد، از سرزمین تیسفون تا بیستون تا اکباتان، و از اکباتان تا باتان را ایالتها و آبادیهای پایتخت شمردهاند و این نواحی را بهستون توصیف کردهاند و کلمهی اراکه به معنی شهرستان و لفظ اراک به معنای باغ و کاخ نیز صوری از لغت اراک هستند. این واژه به گونهی آرایک به فتح آخر در اوستا به معنی بارگاه، تختگاه، سریر پادشاهی به کار رفته است.
در زمان سلوکیان در منطقه ماد بزرگ بین همدان و ری شهری به نام کره نزدیک اراک کنونی وجود داشته است . واژه ً کره ً در دوران اسلامی به نام های الکرح _ کرح تغییر یافته است . از قرون اولیه اسلام و گسترش اسلام به داخل مرزهای کشور منطقه وسیع ماد بزرگ به جهان معرفی گردید ، در قرون دوم اسلامی نواحی بین همدان ، ری ، اصفهان را عراق نام نهادند .
شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۰۸ هـ ق سلطان مراد بایندری را که از مدعیان حکومت در منطقه بوده است شکست داد و بعد از این پیروزی بود که دستور داد در کرج آستانه امامزاده سهل بن علی را به دقت تعمیر کنند و بر روی آن گنبد و بارگاهی بزرگ بسازند از آن تاریخ شهر کرج را آستانه نامیده اند . در طول حکومت قاجاریه نیز شهرهایی نیز در این منطقه بنا و یا بازسازی گردید ، گرچه از زمان تأسیس شهر اراک ، مرکز استان بر مبنای سلطان بیشتر از دو قرن سپری نشده است ، طی این خطه از کشور مهد تربیت و پرورش علما ، رجال و دانشمندان و ادبای بزرگ بوده است که هر یک میراث جاودان ارزشمندی را در پهنه تاریخ و فرهنگ و ادب کشور از خود باقی گذارده اند .
————————–
در مورد معنی عراق بطور یقین باید گفت که عراق معرب اراک می باشد. می دانیم پس از اسلام زبان عربی در ایران رواج یافته و تعداد زیادی واژگان عربی وارد زبان فارسی گردیده و از سوی دیگر واژگان فارسی و ایرانی یا بصورت دخیل و یا بصورت تعریب وارد زبان عربی شده است. چون برخی از حروف الفبای فارسی مانند گ- ژ- پ- چ در الفبای زبان عربی وجود ندارد و همچنین تعدادی از حروف الفبای زبان عربی مانند ط، ظ، ع، ق، ص ، ض در الفبای فارسی نیستند هنگام وامگیری واژگان، این حروف را معرب و یا مقرس کرده اند الظشت که همان تشت فارسی و النرجس که همان نرگس فارسی است.
واژه اراک به معانی ، تخت پادشاهی _ پایتخت _ باغستان _ نخلستان ، شهرستان ، باغ و بارگاه اورده اند ، پروفسور هرتسفلد آلمانی ً اراک ً را بشکل فارسی کلمه ً عراق ً و به معنی سرزمین هموار دانسته است .
در زمان سلوکیان در منطقه ماد بزرگ بین همدان و ری شهری به نام کره نزدیک اراک کنونی وجود داشته است . واژه ً کره ً در دوران اسلامی به نام های الکرح _ کرح تغییر یافته است . از قرون اولیه اسلام و گسترش اسلام به داخل مرزهای کشور منطقه وسیع ماد بزرگ به جهان معرفی گردید ، در قرون دوم اسلامی نواحی بین همدان ، ری ، اصفهان را عراق نام نهادند .
شاه اسماعیل صفوی در سال ۹۰۸ هـ ق سلطان مراد بایندری را که از مدعیان حکومت در منطقه بوده است شکست داد و بعد از این پیروزی بود که دستور داد در کرج آستانه امامزاده سهل بن علی را به دقت تعمیر کنند و بر روی آن گنبد و بارگاهی بزرگ بسازند از آن تاریخ شهر کرج را آستانه نامیده اند . در طول حکومت قاجاریه نیز شهرهایی نیز در این منطقه بنا و یا بازسازی گردید ، گرچه از زمان تأسیس شهر اراک ، مرکز استان بر مبنای سلطان بیشتر از دو قرن سپری نشده است ، طی این خطه از کشور مهد تربیت و پرورش علما ، رجال و دانشمندان و ادبای بزرگ بوده است که هر یک میراث جاودان ارزشمندی را در پهنه تاریخ و فرهنگ و ادب کشور از خود باقی گذارده اند .